به گزارش راهبرد معاصر؛ امضای توافق هسته ای بین ایران و چند قدرت بزرگ جهانی در سال 2015م نشان گر گشایش فصل جدیدی از مناسبات تهران و غرب بود. پس از یک دهه بن بست در برنامه هسته ای ایران، توافقنامه دیپلماتیک تاریخی باعث می شد تهران هرگز سلاح اتمی بدست نیاورد و در مقابل اقتصاد ایران به تدریج در سیستم مالی جهانی ادغام شود. امروزه با وجود تلاش های مداوم دولت ترامپ، این توافق همچنان به حیات خود ادامه می دهد. اگرچه ایران تا حد زیادی از منافع اقتصادی موجود در این توافق محروم شده، اما ایالات متحده پس از تلاش های مکرر برای خرابکاری در توافق در صحنه بین المللی منزوی شده است.
ماه گذشته، شورای امنیت سازمان ملل متحد قطعنامه ای را که برای تمدید تحریم تسلیحاتی منقضی شده علیه تهران ارائه شده بود را رد کرد. این طرح نمایان گر آخرین تحریم دولت ترامپ برای بی اعتبار سازی برجام بود. اولین طرح برای نابودی برجام، خروج آمریکا از توافق هسته ای در می 2018 می باشد. اکنون مرحله تقابل و رویارویی آمریکا با شورای امنیت سازمان ملل مرجع اصلی تامین صلح و امنیت بین المللی شروع شده است. مقامات ایالات متحده آمریکا متعهد شده اند که هر كشور یا نهادی که با تحریم های مجدد علیه تهران مخالف باشد را تحریم می کنند.
اعضای باقیمانده توافق (انگلیس، چین، فرانسه، آلمان، ایران و روسیه) ادعا می کنند که ایالات متحده دیگر یک مشارکت کننده در برجام نیست و بنابراین نمی تواند شرایط توافق را تغییر دهد. علی رغم دشواری های ناشی از خروج ایالات متحده، آن ها همچنان به این توافق پایبند هستند و گزارش شده كه سایر كشورها را ترغیب كرده اند كه اولتیماتوم ایالات متحده را نادیده بگیرند.
در همین حال ایالات متحده آمریکا در حال حاضر حدود 800 تحریم را علیه 30 کشور اعمال کرده، اما نه تنها تحریم ها تا حد زیادی نتوانسته به اهداف اعلامی خود دست یابند، بلکه تنها سلامتی و رفاه جمعیت آن ها را به خطر انداخته است. همانطور که «اکونومیست» تاکید داشته: «ایالات متحده آمریکا در بهره گیری از جنگ مالی برای اهداف سیاست خارجی موقعیت منحصر به فردی دارد. بانک های اروپا و آسیا ممکن است به اندازه یک اقیانوس با همدیگر فاصله داشته باشند، اما ارتباط مالی بین المللی از طریق قلمرو آمریکا انجام می شود. در واقع واشنگتن از جایگاه مالی پیشرو خود به طور موثر از سیستم بانکی سرتاسر جهان برای اجرای مجازات و تحریم هایی که اکثر ملت های جهان با آن مخالفت می کنند، استفاده می کند». بنابراین اختلاف بر سر توافق هسته ای و ترس از مجازات و تحریم های آمریکا بر روابط مالی با این کشور با متحدان سنتی خود، یعنی اروپا تاثیر می گذارد.
«مارک کارنی»، رئیس سابق بانک انگلیس اخیر برای «کاهش سلطه دلار آمریکا بر تجارت جهانی» پیشنهاد «ایجاد ارز دیجیتال جهانی» را داد. در سال گذشته «امانوئل مکرون» رئیس جمهور فرانسه در یک سخنرانی در مورد «پیکربندی مجدد ژئوپلیتیک و استراتژیک» اظهار داشت: «من نمی گویم که ما باید با دلار بجنگیم، اما باید حاکمیت اقتصادی و مالی واقعی ایجاد کنیم».
با افزایش ناسیونالیسم، ایمان به بسیاری از نهادهای چندجانبه پسا جنگ از بین خواهد رفت. شورای امنیت سازمان ملل به آرامی از یک مکان مدیریت موثر برای حل چالش های امنیتی به یک میدان نزاع تبدیل خواهد شد. علاقه روز افزونی برای ایجاد یک سیستم پرداخت جهانی جایگزین برای کمک به کشورهای هدف برای مقابله با تحریم های آمریکا وجود دارد. با ورود اقتصاد جهانی به «قرن آسیا» پیش بینی های متنوعی از ظهور دولت های متمدن برای مقابله به نفوذ ایدئولوژیکی لیبرال دموکراسی غربی وجود دارد. در این راستا « فرانسوا-فیلیپ شامْپَین»، وزیر امور خارجه کانادا در یک سخنرانی مهم در سیاست خارجی، درست قبل از اپیدمی کروناویروس، برخی از چالش های مرتبط با «ظهور جهان چند قطبی با کانون های جدید نفوذ و رقابت بر سر ایده ها و مدل های حکمرانی» را برجسته ساخت. در مجموع سیاست های تهاجمی و تخریبی رئیس جمهور دونالد ترامپ در مورد ایران می تواند زمینه فروپاشی نظم قدیمی را فراهم و ظهور نظام جدید را تسریع ببخشد.